وظیفه ما در قبال ملت مظلوم فلسطین وعراق چیست؟
با توجه به فرمایش پیامبر(ص) مبنی بر اینکه اگر مسلمانی طلب کمک کند و مسلمین به فریاد او نرسند مسلمان نیستند، وظیفه ما در قبال ملت مظلوم فلسطین وعراق چیست؟
برای پاسخ به این پرسش باید دو مسئله مورد بررسی قرار گیرد، اول اقداماتی که به طور اصولی،در روابط بینالملل اسلامی، برای موارد مشابه همچون عراق و فلسطین پیشبینی شده است. دوم اینکه تا چه میزان بستر لازم برای اقدامات مذکور فراهم است. آیا شرایط موجود و نظام حاکم بر روابط بین الملل اجازه میدهد به وظیفه اسلامی و انسانی خود به شکل آرمانی آن عمل نمود؟
الف) وجوب حفظ دارالاسلام و دفاع از آن بر همه مسلمانان مورد اجماع فقهاء شیعه و سنّی است1 و تردیدی در آن وجود ندارد. حضرت امام(ره) دفاع از بلاد مسلمین را با هر وسیلهای بر هر مکلّفی واجب میداند.2 در اینکه فلسطین و عراق جزء دارالاسلام است، قابل تردید نیست. دفاع نیز با شیوههای متعدد میتواند، انجام گیرد. تبلیغات، کمک نقدی و غیر نقدی، قطع روابط تجاری و تحریم خرید کالاهای متجاوزین، دفاع نظامی و اعزام نیرو، کمکهای تسلیحاتی، در اختیارات قرار دادن امکانات گوناگون تا رفع تجاوز، شرکت در راهپیماییها، دفاع ازحقوق ملتهای مظلوم فلسطین و عراق در مجامع جهانی، بسیج افکار عمومی بر ضد تجاوز و غیره... در آثاری که بر دارالاسلام مرتب است، بین سرزمینهای اسلامی در اقدامات مذکور، در آموزههای اسلامی تفاوت وجود ندارد. امت اسلامی یک پیکره واحدی را تشکیل میدهد.دولتهای اسلامی باید از انتفاضهی ملت فلسطین حمایت کنند. حمایت از مردم فلسطین نه تنها یک حق مشروع در اسلام و حقوق بین الملل معاصر است، بلکه به عنوان یک وظیفهی انسانی است؛ چنانکه مقام معظم رهبری می گویند: «آنچه امروز مسألهی ما است و مسألهای از لحاظ اسلامی برای همه مسلمانان یک مسأله اساسی است.همه علمای شیعه و سنی تصریح دارند که اگر بخشی از میهن اسلامی در تصرف دشمنان اسلام قرار گرفت، اینجا وظیفهی همه است که دفاع کنند.»3 تمامی موارد مذکور مصداق اهتمام به امور مسلمین است و دفاع مادی و معنوی وظیفه تکتک مسلمانان و دولتهای اسلامی است؛ اما آنچه مهم است میزان ظرفیتها و استعدادهای موجود، برای اجرایی شدن اقدامات مذکور است. تا چه میزان بستر مناسب و لازم برای همهی اقدامات مذکور مهیا است؟ آیا امکان انجام اقدامات جدی و تند با توجه به نظم کنونی وجود دارد؟ پاسخ این پرسش در بخش بعدی تا حدودی روشن خواهد شد.
ب) در اتخاذ هر گونه رویکردی در قبال مسأله فلسطین و عراق و موارد مشابه آن، به نظر میرسد سیاست خارجی باید تلفیقی از آرمانگرایی و واقعبینی باشد. چون با توجه به نظم موجود در نظام بینالملل معاصر، شوکت و اقتدار اسلامی، در سایهی همین رویکرد، تقویت و حفظ خواهد شد.
وظیفهی تمامی ملتها و دولتهای اسلامی در شرایط کنونی، در همین چارچوب قرار دارد. با نگاهی به سیرهی عملی امام خمینی(ره) میتوان تلفیقی از آرمانگرایی و واقعبینی را در رویکرد آن امام در سیاست خارجی مشاهده نمود.تایید اقدام دانشجویان خط امام در تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا، تأکید بر ضرورت جهاد و دفاع مقدس و تلقی آن به عنوان وظیفه و تکلیف همگان، بدون توجه به نتایج آن، صدور فتوای قتل سلمان رشدی،بدون واهمه از پیآمد قطع روابط با اروپا، تأکید بر حمایت از نهضتهای آزادیبخش، اعلام روز قدس به عنوان روز جهانی، تأکید بر مبارزهی مستضعفین با مستکبرین برای رهایی بیتالمقدس از چنگال صهیونیست و غیره حکایت از آرمانگرایی آن ابرمرد دارد. پذیرش مرزهای موجود میان کشورهای اسلامی، پذیرش قطعنامه 598 با توجه به شرایط و اوضاع و احوال داخلی و بینالمللی و مصالح جامعه اسلامی ایران،احترام به حاکمیت کشورهای اسلامی و غیره، نشان از واقعگرایی امام (ره) دارد. آنچه از تدبّر در اقوال و اعمال امام خمینی(ره) برمیآید آن است که ایشان آرمانگرای واقعبین بودند. حتی مواردیکه به ظاهر حاکی از آرمانگرایی و یا واقعگرایی ایشان است، صبغههایی از دو رویکرد در آن ملاحظه میشود.4 شاید شرایط موجود اجازه به کارگیری برخی اقدامات آرمانی را ندهد. واگرایی حاکم بر جهان اسلام، عدم استراتژی واحد از سوی دولتهای اسلامی در برابر سلطه و تجاوز اسرائیل و آمریکا، واقعیتهای موجود، در نظام بینالملل، اصل حاکمیت کشورها که ضابطهای پذیرفته شده است، فشارهای فزایندة استکبار جهانی برجمهوری اسلامی ایران، همه و همه باعث میشود که نتوان به طور ایدهآل از مسلمین حمایت کرد.
نظام جمهوری اسلامی ایران که برگرفته از تعالیم اسلام است، مسلمانان را از یک خانواده میشمارد و مرزبندیهای جغرافیایی را مانع برادری و اتحاد و همیاری آنان نمی داند. محدودیت کنونی نظام جهانی مبتنی بر وجود کشورهای مختلف با مرزهای مشخص، ممکن است نهایتاً نحوهی دفاع از حقوق را تغییر دهد والا اصل وظیفهی تعاون و همراهی با سایر مسلمانان باقی است.5 به همین خاطر است که در قانون اساسی تعهد برادرانه در قبال مسلمین و حمایت بیدریغ از مستضعفین در مقابل مستکبرین که نشاندهندهی جنبه ی ایدهآلی نظام جمهوری اسلامی ایران است منعکس شده است6 و در گذشته به کرّات عملی نیز شده است. نمونههای بارز آن که به ثمر هم نشست قضیه لبنان در برابر صهیونیسم، افغانستان در برابر روسها و آفریقای جنوبی در برابر آپارتاید بود. از سوی دیگر پرهیز از دخالت در امور داخلی دیگران نیز در قانون اساسی آمده است7 که بعد واقعنگری نظام اسلامی است. حمایت از مسلمانان و مستضعفین در عین خودداری از دخالت در امور داخلی دیگران به خوبی نشاندهندهی رویکرد تلفیقی امام(ره) است.
البته ذکر این نکته ضروری است که تمام تلاش امام (ره)بر تحقق و پاگیری امت اسلامی و اتحاد دولتهای اسلامی بود اما شرایط و ظرفیتهای محدود که ذکر شد، خود به خود قابلیتهای اجرایی احکام و دستورات اسلامی را در روابط بینالملل محدود کرده بود و تنگناهای متعددی وجود داشت لذا همواره امام به این تنگناها اشاره می کردند؛ چنانکه در مورد فلسطین می گویند: «اگر مسلمین مجتمع بودند هر کدام یک سطل آب را به اسرائیل میریختند او را آب میبرد»8 برخی تنگناهای که در زمان حضرت امام(ره) وجود داشت امروزه نیز وجود دارد و در برخی موارد شدت نیز یافته است. با توجه به مطالب گذشته، لازمه امنیت ملی و منافع ملی و از همه بالاتر وظیفه اسلامی آن است که ملتها و دولتهای اسلامی از ملت فلسطین و عراق در حد توان حمایت کنند. چون آمریکا و رژیم صهیونیستی نه تنها در صدد سلطه بر فلسطین و عراقاند بلکه طرح خاورمیانه بزرگ در راستای سلطه آنان بر کل منطقه است. گرچه جهان اسلام اعم از ملتها و دولتها، ازتمامی ظرفیتهای حمایتی و اقداماتی که در فقه اسلامی مربوط به روابط بینالملل آمده است، نمیتوانند استفاده کنند - که دلایل آن قبلاً ذکر شد- اما تعداد اقدامات ممکن نیز کم نیست. همانطوریکه مقام معظم رهبری پیشنهاد نمودند؛ «هر خانواده به عدد افراد خانواده هزار تومان برای ملت فلسطین کمک کنند». اما متأسفانه تمامی کشورهای اسلامی چه ملتها و چه دولتها از همین ظرفیتهای موجود و ممکن نیز به خوبی استفاده نمیکنند. به همین خاطر است که با اقدام دو و یا چند کشور اسلامی نتیجه مطلوب به صورت نسبی هم به دست نمیآید. تنگناهای موجود وظیفه ملت و دولت اسلامی را ساقط نمیکند و باید تلاش نمود، در حد توان به یاری مردم عراق و فلسطین شتافت. از سویی اقدامات که صورت میپذیرد نباید بدون تدبر و سنجش باشد به اضافه اینکه آرمانهای والای اسلام نیز نباید به فراموشی سپرده شود و حرکت باید در مسیر آن آرمانها صورت گیرد.
به هر حال باید گفت که عمل به آموزههای اصیل اسلامی در حد توان و قدرت لازم و ضروری است، عمل به آن در حد ایدهآل مستلزم تشکیل امت واحده است. مرزهای موجود براساس نظام بینالمللی حاضر مانع عمده برای اقدامات مؤثر و آرمانی است. لذا است که برای اجرایی شدن احکام اسلامی مربوط به روابط بینالملل، توجه به تنگناها و شرایط موجود از سویی و ایدهآلهای اسلامی از سویی دیگر؛ لازم است و سیاست خارجی باید تلفیقی از آرمانگرایی و واقعیتنگری باشد. در پایان حدیثی از رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل میگردد که کاملاً وظیفه ما را مشخص میسازد « کسی که فریاد دادخواهی شخصی را بشنود که مسلمانان را به یاری میطلبد، ولی به او جواب (مثبت) ندهد، مسلمان نیست9» طبعاً وجوب فریادرسی در دایره توانایی مکلف و دولت اسلامی خواهد بود.
پی نوشت ها:
1. کلانتری، علیاکبر، دارالاسلام و دارالفکر و آثار ویژهای آن. مجله فقه کاوش نو در اندیشه اسلامی، شماره 10، زمستان 75.
2 . موسوی خمینی، سیدروح الله، تحریر الوسیله، کتاب امر به معروف و نهی از منکر، انتشارات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 378، فصل دفاع.
3 . سخنان مقام معظم رهبری، مجله مسجد، شماره 48 بهمن و اسفند 78.
4. دهشیری، محمدرضا، مقاله آرمانگرایی و واقعگرایی از دیدگاه امام خمینی(ره)، مجله سیاست خارجی، سال سیزدهم، شماره 2، 1378.
5. نجفی اسفاد، مرتضی، محسنی، فرید، حقوق اساسی، انتشارات بینالمللی هدی، چاپ اول، 1379، ج10، ص411 و 412.
6. قانون اساسی ج 1010، اصل سوم، بند 16.
7. همان، اصل 154.
8. در جستجوی راه از کلام امام، فلسطین و صهیونیزم، دفتر 19، تهران، انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، 1363، ص 127.
9. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج 74، ص 339، به نقل از محمدی اشتهاردی، محمد، گفتار دلنشین، انتشارات انصاریان، 1373، ص 19.
مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات
منبع: www.andisheqom.com